یا اباعبدالله
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
هشتم شهریور هر سال، یادآور شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر شهید جمهوری اسلامی است. همه ساله با فرا رسیدن این ماه، نام و یاد خاطرات شهیدان محمدعلی رجایی و محمد جواد باهنر زنده میشود و این فرصتی است تا از این عزیزان شهید و دیگر شهدای دولت و دولتمردانی که جان در راه ایمان و اعتقاد خود به اسلام، امام و انقلاب تقدیم کردند، یاد کنیم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شکاف میان ملت و دولت، برداشته شد و حاکمان از میان خود مردم برخاستند. آنان درد مردم را داشتند. به قدرت مردم، مؤمن بودند. به مردم و ایثار و فداکاری آنان اتکا کردند. خدمت به مردم را افتخار دانستند. از آنجا که رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) فرموده بودند: اگر به من خدمتگزار بگویید، بهتر از این است که رهبر بگویید. همین نگاه بود که در دولت نیز جریان پیدا کرد. دولت شهید رجایی به عنوان مردمیترین دولت تا آن زمان توانست با بهرهگیری از همین نگاه، شکاف ملت و حاکمیت را پر کند.
دولتمردانی که از میان مردم برخاسته بودند، شب و روز به خدمت مشغول شدند و با اعتقاد به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم در خیابانها آن را فریاد زده بودند، همه تلاش و همت خود را برای رسیدن به این آرمان به خرج دادند. سختکوشی این دولتمردان که از میان جامعه اسلامیمان برخاسته و از دردهای به جا مانده از سالهای شاهنشاهی و ستم حاکمان مردم گریز و ایمان ستیز پهلوی در کشور آگاه بودند، توانست نوید افقی روشن و تابناک را بدهد.
شهید رجایی شهید باهنر
مسئولین دولتی از رئیسجمهور شهید دکتر رجایی تا نخست وزیر آن شهید دکتر باهنر و تک تک وزیران و مدیران آن دولت در خطرناکترین صحنهها حاضر شدند و برای رسیدن به آرمانهای ملت، لحظهای سستی نکردند و از پای ننشستند تا آنجا که چند تن از آنان از جمله شهید قندی (وزیر پست و تلگراف و تلفن)، موسی کلانتری (وزیر راه و ترابری) و… در حادثه هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند. گروهی از آنان همانند شهیدان دکتر مصطفی چمران (وزیر دفاع) و مهندس تندگویان (وزیر نفت) به جبهههای دفاع مقدس شتافتند و اسیر و شهید و برخی از آنان در کوچه و خیابانها به دست مناقفین و ضد انقلاب ترور و به شهادت رسیدند.
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
تو کدام آینه ای ؟ صلّ علی آیینه
تو کدام آینه ای ، ای شرف الشمس غریب
که زد از دوری دیدار تو چشمم پینه
از همه آینه ها زلف رها کرده تری
می زنند آینه ها سنگ تو را بر سینه
لوح محفوظ خدا! آینگی کن یک صبح
که جهان پر شده از آتش و کفر و کینه
در همه آینه ها نام تو را کاشته ایم
ندبه خوانیم تو را هر سحر آدینه
مواد لازم:
ماست 200 گ
روغن جامد 100 گ
زرده تخم مرغ 2 عدد
پودر شکر 1 ق چ
پودر هل یک دوم قاشق چ
بیکینگ پودر یک دوم ق چ
آرد قدری که خمیر به دست نچسبد
روغن مایع به میزان لازم برای سرخ کردن
پودر شکر 2 پ
مواد میانی : پودر گردو 100 گ
پودر شکر 150 گ
دارچین 1 ق چ
طرز تهیه:
ابتدا روغن جامد و پودر شکر را مخلوط کنید و با همزن برقی بزنید تا کرم رنگ شود. سپس زرده های تخم مرغ را بیفزایید و مخلوط را با همزن بزنید. بعد پودر هل را با ماست و بیکینگ پودر به مواد اضافه کنید. در این مرحله همزن را کنار بگذارید و آرد را کم کم به مواد بیفزایید و این کار را به آرامی انجام دهید تا خمیر به دست نچسبد توجه داشته باشید خمیر قطاب را نباید با افزودن آرد بیش از حد سفت و خشک کرد خمیر را به قطر 3 میلیمتر روی سطح آرد پاشی شده پهن کنید و با قالب گرد آن را قالب بزنید. سپس خمیر برش زده را بردارید و یک قاشق چایخوری از مواد میانی قطاب وسط خمیر قرار دهید دقت داشته باشید که از مواد میانی به اطراف خمیر مالیده نشود زیرا دو لبه خمیر به هم نمی چسبد. دو لبه خمیر را به هم بچسبانید و با استفاده از دو انگشت لبه های خمیر را به سمت داخل برگردانید تا به شکل کنگره درآید. قطاب های آماده را به اندازه گنجایش یک شیر جوش کوچک در روغن داغ فراوان غوطه ور کنید و دو طرف آن را سرخ کنید. برای تهیه قطاب حتماًٌ باید به این نکته توجه کرد که قطاب ها را نباید یکباره پیچید و بعد سرخ کرد چون پوسته خمیری قطاب در مجاورت طولانی با هوا خشک می شود و بعد از آنکه در روغن سرخ شود لبه های خمیر از هم باز می شود پس از اینکه رنگ آن قهوه ای روشن شد قطاب را از روغن خارج کنید و در یک سبد فلزی قرار دهید بعد از 10 دقیقه قطاب ها را در یک ظرف پر از پودر شکر قرار دهید تا قطاب ها به پودر شکر آغشته شود قطاب ها را بعد از خروج از روغن نباید خیلی سریع در پودر شکر غلتاند زیرا سبب می شود پودر شکر در اثر حرارت کمی رطوبت بگیرد و به اطراف شیرینی نچسبد اگر هم خیلی سرد باشد پودر قند به قطاب نمی چسبد سپس قطاب ها را به ظرف مخصوص سرو منتقل کنید این شیرینی را حتماً باید در ظرف دربسته نگهداری کنید .
طرز تهیه مواد میانی قطاب :
در ظرفی ابتدا پودرگردو پودر شکر و دارچین را مخلوط کنید. در صورتی که بخواهید مواد به شکل خمیر درآید تا بهتر بتوانید درون خمیر آن را بگذارید می توانید 2 تا 3 قاشق سوپخوری گلاب را کم کم به مواد بیفزائید تا حالت خمیری بگیرد و بتوانید راحت آن را در دست گلوله کنید و میان خمیر بگذارید.
آمارها نشان میدهد 50 درصد از زنان از ظاهر خود راضی نیستند و بعضی از آنها عیبهای بسیار کوچک خود را بسیار بزرگ میبینند. به طور کلی میتوان گفت شدت این بیماری در هر شخص، نسبت به دیگری متفاوت است.
از زنان در پرده تا زنان در صحنه
این بیماری تا چه حد میتواند جدی شود؟
بسیاری از این افراد به دلیل رفتارها و احساسات خود، رابطه خوبی با دوستان و اعضای خانوادهشان ندارند و معمولاً تنهایی را تجربه میکنند.
سندرم خودزشتپنداری چیست؟
سندرم خودزشتپنداری یا BDD یک بیماری روانی است که طی آن فرد به شدت در مورد اشکالات جزئی موجود در صورت یا ظاهر خود حساس میشود. این بیماری در بسیاری از موارد، ناشناخته باقی میماند و فقط در صورتی که شخص، علائم بسیار شدیدی مانند افسردگی از خود نشان دهد، میتوان به وجود آن پی برد. افراد مبتلا به این بیماری خود را زشت میبینند و در بسیاری موارد، دست به انجام عملهای جراحی زیبایی و استفاده بیش از حد از لوازم آرایشی میزنند تا بتوانند ظاهر خود را بهبود ببخشند.
البته برای مبتلا بودن به این بیماری، لازم نیست که حتماً با این شدت علائم گفته شده را داشته باشید، زیرا این بیماری در افراد مختلف به شکلهای گوناگونی خود را نشان میدهد. سندرم خودزشتپنداری تا حدی مشابه بیاشتهایی عصبی است که فرد با تصور چاق بودن، از غذا خوردن اجتناب میکند؛ با این تفاوت که در بیاشتهایی عصبی، نگرانی فرد در مورد شکل ظاهری کل بدن است، اما در سندرم خودزشتپنداری، بیمار روی یک یا چند نقطه خاص از صورت یا بدن خود تمرکز میکند. فرد مبتلا به این بیماری مرتب صورت خود را در آینه چک میکند یا برعکس، از دیدن آینه فراری است. این بیماری هم در مردان و هم در زنان دیده میشود و معمولاً از سنین نوجوانی علائم خود را نشان میدهد.
حتی افراد زیبا هم به این بیماری مبتلا میشوند….
ایرانی که باشی خواه نا خواه باید فارسی هم حرف بزنی و به قول برخی از ایران دوستان باید پارسی صحبت کنی، البته حساسیت این گروه از ایرانیان به پاسداری از زبان و فرهنگ ایران بسیار بسیار قابل تحسین است اما مشکل وقتی ایجاد میشود که برخی از این افراد از بعضی زبانها و نژادها تنفر قلبی دارند و همچنین برخی را نیز می پرستند و آروز و آمالشان این است که کشور ایران روزی مانند این کشورها شود.
برخی از این هموطنان عزیزمان نسبت به زبان عربی و عرب زبانان آلرژی شدیدی دارند و آنها را با الفاظ زشتی خطاب کرده و آنها را به عقب ماندگی و توحش متهم میکنند، البته باید بگویم که مردم عرب زبان نیز جدای از حاکمانشان انسان هستند و مانند ما ایرانیان فارسی زبان بندهای از بدگان خداوند باری تعالی بوده و در میان اینان نیز خوب و بد موجود است.
اگر برای فرزندت یک نام عربی یا نامی از اسامی اهل البیت(علیهم السلام) انتخاب کنی این افراد نسبت به آن اعتراض کرده و سعی دارند تا آنجایی که ممکن است از کلمات عربی در گویش خود استفاده نکنند. حتی خیلی از آنها میگویند چرا با اینکه ما فارس هستیم باید نماز را به زبان عربی بخوانیم. مثلا به جای “سلام” از “درود” استفاده کرده و به جای خداحافظ از “بدرود” استفاده مینمایند.
تا اینجای کار نمیتوان به آنها ایرادی گرفت به هر حال قصد دارند تا از زبان و فرهنگ خود پاسداری کنند. اما از اینجا به بعد همه چیز برعکس می شود و انسان از روند زندگی اینان سردرگم میگردد.
همه چیز برعکس می شود
همین هموطنان ضد عرب و عربی، بسیار بسیار طرفدار فرهنگ و زبان غربیها هستند. و استفاده از این فرهنگ را به نوعی تجدد دانسته، سعی میکنند در پوشیدن لباس، استفاده از کلمات انگلیسی، استفاده از غذاهای غربی، موسیقی و … خود را کاملا با آنها هماهنگ کنند و حضور در این کشورها حتی برای زمانی کوتاه برای آنها به آرزویی تبدیل شده است. همین افراد اگر کسی این نحوه زندگی را نپسندد امل خطاب میکنند و او را سالها از دنیای امروزی عقب میپندارند. حتی نگران از دست دادن فرهنگ غنی خود نیستند و به راحتی و کاملا به راحتی از کلمات انگلیسی استفاده میکنند، نمونه بارزش استفاده از کلمه آکادمی (Academy) به جای کلمه مدرسه و یا آموزشگاه است. البته از این قبیل کلمات که در زبان ما رایج شده کم نیستند، با اینکه استفاده از مترادف فارسی آنها بسیار راحت است.
سوال؟
واقعا با بررسی رفتار یک بام و دو هوایی این افراد انسان عاقل سردرگم میشود، اگر قصد دارید از زبان و فرهنگتان پاسداری کنید پس چرا در بست در خدمت فرهنگ غربی هستید و اگر فرهنگ برایتان مهم نیست پس چرا با عرب ها و زبان عربی سرجنگ دارید؟
قصد ندارم از عرب ها دفاع کنم و یا خودم را به قول این افراد عرب پرست معرفی کنم اما باید بدانیم که مردم عرب زبان نیز مانند همه مردم جهان میباشند با فرهنگ خودشان که آنهم برای آنها و دیگران قابل احترام است، اینکه ما به آنها توهین کنیم جز بی فرهنگی خودمان چیز دیگری را ثابت نمیکند. حتی بخشی از مردم کشور خودمان نیز عرب زبان هستند و بخش زیادی از کشورهای عرب زبان در سالهای اخیر جزئی از کشور خودمان بوده و همگی خودشان را ایرانی میدانستند.ما مردم جهان همگی با هم برادر و برابر هستیم چه فارس چه عرب و انگلیسی زبان و … همه ما از فرزندان حضرت آدم ابوالبشریم، اگر جنگی بین ملتها صورت گرفته علتش حاکمان این ملت ها بودهاند نه خود ملتها، در تمام کشورها و در تمام اقشار انسان خوب و بد پیدا میشود پس نباید با گروهی به خاطر زبانشان سر جنگ داشته باشیم، یا آنها را به سخره بگیریم. و بدانیم نه ما فارسها نسبت به عرب ها برتری داریم و نه آنها نسبت به ما.
انشاالله روزی برسد با حضور حضرت مهدی(عج) تمام مردم جهان با هم متحد و برادر باشند.