رهگذر نمی خواهم
03 شهریور 1392 توسط روح و ریحان
تا من بدیدم روی تو، ای ماه و شمع روشنم
هرجا نشینم خرمّم، هرجا روم در گلشنم
من آفتاب انوَرم، خوش پرده ها را بردرم
من نوبهارم، آمدم، تا خارها را برکنم
هم از تو هیچ در این رهگذر نمیخواهم ….. و هم حضور تو را مختصر نمیخواهم
اگرچه حرف توقف به دفتر من نیست ….. قبول کن که تو را رهگذر نمیخواهم