سخنان مقام معظم رهبری درباره ضرورت حجاب
ساخت فیلم از زندگی انبیاء همیشه و در همه زمانها جذاب است. به طوری که از زمان اختراع صنعت سینما تاکنون، 200 فیلم با موضوع زندگی حضرت عیسی(ع)، 120 فیلم با موضوع حضرت موسی(ع) و 80 فیلم درباره دیگر پیامبران ساخته شده است، اما در این میان سهم پیامبر مهربانیها، حضرت محمد مصطفی(ص) فقط و فقط، یک فیلم شاخص است و آن هم «محمد رسولالله» است.
شاید همین موضوع مهمترین انگیزه ساخت فیلم «محمد» توسط مجید مجیدی کارگردان نامآشنای ایرانی باشد. او درباره فیلم مشهور مصطفی عقاد میگوید: در «محمد رسولالله» بیشتر به جنبههای جنگی پرداخته شده و حتی وجوه معرفتی این جنگها هم خوب بررسی نشده است، در حالی که پیامبر در همین جنگها به مسلمانان تاکید میکردند که نباید حتی به درختها آسیبی وارد شود ضمن اینکه این جنگها بیشتر دفاع بوده نه تهاجمی.
مجیدی 7 سال پیش، بنای ساخت فیلم محمد(ص) را گذاشت. پس از نگارش فیلمنامهای در 200 سکانس به کمک کامبوزیا پرتوی و با همکاری حمید امجد، مراحل پیشتولید انجام شد و فیلم در خرداد 1390 پروانه ساخت گرفت.
سرانجام آبان همان سال مجیدی از ساخت فیلمی خبر داد که وقتی به پایان برسد، نام ایران و ایرانی را تا مدتها بر سر زبانها خواهد انداخت. «محمد(ص)» عنوان آخرین اثر کارگردان «رنگ خدا»ست که قرار است به سینما رنگ و بویی خدایی بدهد. ساخت این فیلم، بدون حاشیه و در سکوت کامل خبری آغاز شد و تا امروز کمتر گزارشی از مراحل ساخت آن به بیرون درز کرده است، تا جایی که خبر بازدید رهبر انقلاب هم از لوکیشن این فیلم در آبان سال گذشته توسط روابط عمومی فیلم محمد منتشر نشد.
لوکیشن اصلی فیلم «محمد» شهرک سینمایی نور در حوالی شهر قم است که 100 هکتار مساحت دارد و به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، با ساخت شهرک سینمایی مدینه و مکه، گامهای بزرگی جهت ساخت فیلمهایی با موضوع پیامبر(ص) برداشته شده است.
این فیلم در کرمان و عسلویه هم فیلمبرداری شد و در آخرین گام ـ پس از عدم موافقت هندیها ـ این فیلم در آفریقا جلوی دوربین رفت. این سکانس به تعداد زیادی فیل نیاز داشت، چرا که بیانگر ماجرای لشکرکشی ابرهه به مکه و حمله پرندگان به سپاه اوست.
فیلم محمد از محاصره مسلمانان در شعب ابیطالب آغاز میشود و به پیش از تولد پیامبر اسلام باز میگردد. در این فیلم مخاطب شاهد وقایعی است که پیش از تولد پیامبر اسلام تا 12 سالگی ایشان را در بر میگیرد. صحنههای وفات مادر رسول اکرم در روستای ابواء و صحنههای مربوط به دوران شیرخوارگی و خردسالی پیامبر در روستای سعدیه هم از دیگر بخشهای فیلم است. فیلم محمد با اولین سفر پیامبر به شام و رسیدن به صومعه بحیرا به پایان میرسد. «بحیرا» راهبی مسیحی است که درباره ظهور آخرین پیامبر به ابوطالب بشارت میدهد.
از جمله چهرههای سرشناسی که جزو عوامل فنی پروژه محمد(ص) هستند میتوان به ویتوریو استورارو (Vittorio Storaro) فیلمبردار نامدار ایتالیایی اشاره کرد که تاکنون سه بار موفق به کسب جایزه اسکار شده است.
علیرضا شجاعنوری در نقش «عبدالمطلب» پدربزرگ پیامبر(ص)، مهدی پاکدل در نقش «ابوطالب» عموی پیامبر(ص)، پانتهآ مهدینیا در نقش «فاطمه بنت اسد» همسر ابوطالب، مینا ساداتی در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)، ساره بیات در نقش «حلیمه» دایه پیامبر(ص) و محسن تنابنده در نقش «ساموئل» تاجر یهودی، از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
بر اساس شنیدهها، این پروژه فاخر که پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفته و از کنار آن سریالی هم ساخته خواهد شد، قرار است علاوه بر زبان فارسی به سه زبان عربی، انگلیسی و اردو به صورت همزمان در ایران و کشورهای مسلمان اکران شود. مجیدی سال قبل در بیانیهای در پاسخ به فیلم موهن مستهجن آمریکایی نوشت: «چشم به راه باشید بزودی از پس همه این لجن پراکنیها، چهره زیبای خورشیدی او رخ خواهد نمود و روسیاهی به شما سیاهدلان خواهد ماند.» ما هم امیدواریم این مهم به زودی به وقوع بپیوندد.
جهت مشاهده عکس های این فیلم اینجا کلیک کنید.
این تنها ایران نیست که با این پدیده فرهنگی غرب مقابله کرده است بلکه کشورهایی مثل عربستان خیلی زودتر از این چاره اندیشی کردند و از استفاده ابزاری غرب از این عروسک برای ترویج فساد و تهاجم به فرهنگ اسلامی جلوگیری کردند. انتظار می رود با برچیده شدن باربی از سفره فرهنگ کشور به زودی شاهد حضور شخصیت های شیرین ایرانی مانند شکرستان ، فتیله ها، عمو پورنگ، کلاه قرمزی و پسر خاله و …در بازار باشیم و با تبلیغات مناسب از جاده ای که خطر سقوط به دره هجوم محصول بیگانه در آن هست عبور کنیم.
*باربی هایی که خاک گرفته اند
تولید کننده کیف مدارس در مشهد اظهار می کند: با ممنوعیت ورود کیف های با نقش باربی به مدارس نمونه های از این کیف که در مغازه ام دارم خاک گرفته است البته این طرح ممنوعیت از سال گذشته قرار بود اجراشود که دیر اعلام شد و تولید کنندگان کیف ها را آماده داشتند اما امسال شاید موفق شویم و این شخصیت دیگر پایش به مدرسه باز نشود.
مهدی یوسفی با ابراز اینکه ایرانی است و از این تصمیم که نقش قهرمانان ایرانی را بر کیف های تولیدی در کارگاهش بزند راضی است می افزاید: به نظر ما فعالان این صنف هم خیلی خوب است که با استفاده از نقش شخصیت های ایرانی برای بچه ها الگوی مناسب ارائه کنیم البته باید بگویم در سالهای قبل به خاطر حضور باربی و شخصیت های ایرانی مثل بن تن و مرد عنکبوتی از شخصیت های مثل عمو پورنگ استقبال نشد.
وی به شخصیت شیرین شکرستانی ها اشاره می کند و می گوید: کیف مدرسه از لوازمی است که فرزندانمان هر روز با آن سرو کار دارند و بارها و بارها آن را می گشایند و تصویرش را در ذهن حک می کنند و خوشایند هیچ ایرانی نیست که فرزندش با این الگوهای نامناسب انس بگیرد.
*باربی چگونه متولد شد
کارشناس فرهنگی در خصوص چگونگی تولید عروسک باربی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: این عروسک توسط شخصی به نام روث هندلر آمریکایی طراحی و اولین آن در ژاپن ساخته شد.
علی حسینی توضیح می دهد: این عروسک که به گفته سازندگانش در هر دقیقه سه تای آن به فروش می رسد بوسیله تبلیغات تلویزیونی که داشت توانست علاوه بر فروش گسترده در جهان طرفدار پیدا کند و برروی لباس، کیف و لوازم التحریر ها حک شود و رقیبی نداشته باشد….
«هرمجدون» یا «ارمجدون» (Armageddon) واژهای است مرکب از «هر» و «مجدون».
«هر» یا «هار» در زبان عبری به معنای کوه است و «مجدون» یا «مجدو» نام شهر مهمّی در قدیم بوده است که محل آن هم اینک در فاصلهی 55 مایلی شمال تلآویو و 15 مایلی ساحل دریای مدیترانه قرار دارد. از این رو، این کلمه به معنای کوه مجدون است.
در انجیل آمده است:
آن گاه تمام لشکرهای جهان را در محلی گرد آوردند که به زبان عبری آن را- حار مجدون- (یعنی کوه مجدو) مینامند.(1)
یهودیان و بنیادگرایان مسیحی، جملگی بر آنند که ارتش عظیمی متشکل از دویست میلیون مرد جنگی برای شرکت در آخرین معرکهی سرنوشت (هر مجدون) به این منطقه وارد خواهند شد.
تورات در فصل 12 سفر زکریا، بدون ذکر نام هر مجدون، به این جنگ و آثار و تبعات آن اشاره میکند و سپس در فصل 13، جملههای 8-9، اعلام میدارد که دو سوم یهودیان در این جنگ هلاک میشوند و یک سوم دیگر، نجات یافته و خالص و رستگار میشوند.
پروتستانهای انجیلی (2) معتقدند که هیچ صلح واقعی در جهان و در منطقهی خاورمیانه پدید نخواهد آمد، مگر با ظهور عیسای موعود. او خواهد آمد و در اورشلیم بر تخت داود نشسته و با دشمنان اسرائیل میجنگد.
کشیشها و اسقفهایی چون جری فال ولیفقیه، هول لیندسی، پاتریک رابرتسون و دیگر رجال کلیسای انجیلی بر این باورند که در انجیل پیشگوییهایی دال بر وقوع یک جنگ هستهای و بروز حوادث طبیعی و بحرانهای اقتصادی و هرج و مرجهای اجتماعی در جهان وجود دارد که به دنبال آن عیسای مسیح ظهور خواهد کرد. آنان تأکید میکنند که برای تسریع در ظهور مجدد عیسای مقدّس، باید زمینه و مقدّمات وقوع این حوادث را فراهم آورد!(3)
پیروان کلیسای انجیلی معتقدند که در این مرحله، حضرت عیسی سوار بر اسبی سفید، به زمین باز خواهد گشت و در پی او سواره نظامی مرکب از مؤمنان، که از ابرها سرازیر خواهند شد، حرکت میکنند.
عیسای مسیح پیروزمندانه وارد جنگ خواهد شد، معابد باستانی یهودیان را احیا و حکومتی هزار ساله را آغاز میکند، بهشت و زمینی جدید را نشان خواهد داد و شیطان را برای همیشه خاموش خواهد کرد.
کتاب [برجای مانده] نوشتهی تیم لاهه که تشریح کنندهی چنین اعتقاداتی است و تا کنون در دوازده جلد انتشار یافته، مجموعاً بیش از پنجاه میلیون تیراژ داشته است.(4)
اسقف هول لیندسی در کتاب خود،(5) حادثهی هر مجدون را مسبوق به وقوع حوادث ذیل میداند:
1- تأسیس اسرائیل.
2- بازگشت یهودیان جهان به سرزمین موعود.
3- تجدید بنای «هیکل سلیمان» در محل مسجد الاقصی.
4- حملهی گستردهی کفّار (مسلمانان) به اسرائیل.
5- فرماندهی حملهی مزبور از سوی دیکتاتوری بدتر از هیتلر، استالین و … .
6- بخش معظمی از جهان، تسلیم این دیکتاتور که دشمنی ویژهای با یهودیان دارد، میشود.
7- 144 تن از یهودیان، آیین مسیحیت را گردن نهاده و هر یک از ایشان، مانند بیل گراهام (اسقف انجیلی آمریکایی معروف)، در تبلیغ آیین مسیح چندان میکوشند تا دیگر ملتها را به مسیحیت در آورند.
اسقف لیندسی میافزاید: وقوع جنگ هستهای «هر مجدون» موجب بروز یک فاجعهی انسانی و زیست محیطی عظیم میشود، و بنا به معجزهی الهی، تنها معتقدان به ظهور مجدّد عیسای مسیح، از فاجعهی انسانی هر مجدون نجات مییابند و پیکر دیگر مردم در آهن گداخته ذوب میشود. این حوادث، همه در طرفة العینی رخ میدهد و پس از هفت روز، عیسای مسیح به همراه مؤمنان به زمین بازگشته و حکومتی هزار ساله، همراه با صلح و عدالت را تا ظهور قیامت، در زمین برپا می کند.(6)…
بیانات امام خامنه ای در دیدار با خبرگان رهبری:۱۴/۶/۱۳۹۲
من عرض بکنم بیدارى اسلامى تمامشده نیست؛ اینجور نیست که ما خیال کنیم که حالا با حوادثى که در بعضى از کشورها اتّفاق افتاد، بیدارى اسلامى از بین رفت. بیدارى اسلامى یک حادثهى سیاسىِ محض نبود که مثل یک کودتایى، مثل یک جابهجایىاى یکى بیاید و یکى برود، بعد دیگرى بیاید او را از بین ببرد. بیدارى اسلامى به معناى این بود که یک حالت تنبّه و آگاهى و خودباورى با تکیهى به اسلام در جوامع اسلامى پدید آمد…
این روزها که برخی با نگاه به انقلاب های سردرگم منطقه که هر کدامشان به مشکلی خورده اند، به این نتیجه رسیده اند که بیداری اسلامی نسیم ملایمی بود که به ناگاه وزیدن گرفت و ناگهانی تر نیز فروکش کرد، این حرف های بیدار کننده رهبر انقلاب است که حرکت بیداری اسلامی را حرکتی توقف ناپذیر می خواند و آن را یک حادثه سیاسی و محض زودگذر نمی داند، که با سنگ اندازی غربی ها به نابودی کشیده شود…
شهید مطهری در بیاناتش سه نوع تسلیم شدن را تشریح می کند:
یکی تسلیم تن که به عنوان مثال با دشمنی درگیر هستیم و با اسلحه به سمت او می گیریم، اینجا طرف دستش را به عنوان تسلیم بالا می برد.
دیگری تسلیم فکر است: مثلا با قواعد ریاضی چیزی را ثابت می کنیم و طرف نمی تواند انکار کند و تسلیم می شود.
نوع دیگر تسلیم، تسلیم روح است که هر چند ممکن است کسی از لحاظ تن و جسم دستش بالا و در موضع ضعف باشد و هر چند ممکن است مانند گالیله از سر ناچاری، فکرش را تسلیم کند و بگوید زمین نمی چرخد، اما روحش هیچگاه اسیر نمی شود…
بیداری اسلامی هر چند ظاهراً در چند کشور دستش به علامت تسلیم بالا رفته است(آن چیزی که برخی به آن اعتقاد دارند) و هر چند از لحاظ فکری هم برخی تسلیم شده اند، اما روح سعادت خواه مردم همیشه اسیر در ظلم و خشونت این روزها دیگر با هیچ چیزی تسلیم نمی شود و فقط سعادت واقعی را طلب می کند..
این موضوع حتی در بسیاری از کشورهای غربی نیز مشاهده می شود، مردمی که درهمه عمر با استحمار در مقابل تفکرات شیطانی، نشان می دهند آزادترین انسان های دنیا هستند، ولی در اصل روحشان امرزه در مقابل این آزادی حیوانی و بی حد و حصر سر به طغیان زده است و نیاز خود را می خواهند درجای دیگری تامین کنند…
به قول شهید آوینی: انسانی که در آزادی بی حد و حصر باشد، روزی بر علیه خویش نیز طغیان می کند…
این روزها که جهان را سراسر اعتراض و آشوب و نارضایتی فرا گرفته است-حتی اگر با ترفندهای رسانه ای پوشانده شود- این روح تسلیم ناپذیر انسان ها است که سعادت خویش را در جای دیگری جستجو می کند…
بیداری نسل امروز بشر برای رهایی از بندگی هوس ها و ظالمان قدرت طلب و منفعت طلب و رسیدن به بندگی خدا، نمونه این بیداری است…
بیداری ای که هیچ گاه خاموش نمی شود، حتی اگر با همه قدرت ها بخواهند آن را به اسارت کشند باز آزاد است و طالب آزادی …
مشاور قضایی دادستان کل کشور گفت: اسرائیلیها فیسبوک را بهترین ابزار گسترش صلح به شیوه صهیونیستی میدانند و بر این باورند که رویدادهای اجتماعی خاورمیانه با کمک فیسبوک به دلخواه آنها پیش رفته است.
امروزه شبکههای اجتماعی مشکلات زیادی را برای کاربران خود ایجاد کرده و شبکه اجتماعی فیسبوک هم از این قاعده مستثنی نیست.
در همین راستا خبرنگار قضایی فارس با عبدالصمد خرمآبادی، مشاور قضایی دادستان کل کشور و دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه گفتوگوی اختصاصی کرده است.
در این مصاحبه فقط به مشکلات امنیتی فیسبوک پرداخته شده است و به طور قطع این شبکه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی هم مشکلاتی را برای کاربران خود ایجاد کرده است.
فیسبوک گسترده ترین ابزار جمع آوری اطلاعات برای سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل است
عبدالصمد خرمآبادی، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در خصوص نفوذ فیسبوک در کشورهای جهان گفت: با توجه به گستردگی سایت فیسبوک که از میلیاردها مطلب و صفحه مختلف تشکیل شده، تفکیک محتوای مجرمانه از غیرمجرمانه آن عملاً امکان پذیر نیست….
شبکه منوتو که تنها نزدیک به سه سال است راه اندازی شده، متأسفانه توانسته از نقاط ضعف رسانه ملی استفاده کرده و با پخش برنامههای سرگرم کننده، افکار و عقاید ضد انقلابی و ضد اسلامی خود را خوراک فکری جوانان و خانواده ها کند. این شبکه در لابلای برنامههای تلویزیونی خود به مخالفت با ارزش های نظام اسلامی می پردازد و همچنین سعی دارد تا سبک زندگی غربی و غیر اسلامی را در میان جامعه ایرانی رواج دهد.
به طور مثال شبکه من و تو با پخش مستندهایی در مورد کارخانه جات تهیه مشروبات الکلی و یا اخباری در مورد بازیگران و خوانندگان فاسد غربی و … به تبلیغ سبک زندگی غیر اسلامی میپردازد و چون این شبکه در ظاهر شبکهای خانوادگی با برنامههای به اصطلاح سرگرم کننده محسوب میشود، برخی از خانوادهها و حتی کودکانشان به سادگی پای برنامههای بی محتوا و ضد دین این شبکه مینشینند و بسیاری از مفاهیم ضد اسلامی با رویکردی نرم در ذهنشان می نشیند و قطعا در آینده ای نه چندان دور کیان خانواده ایرانی به خطر خواهد افتاد.
اما یکی از نکاتی که قصد دارم به آن بپردازم سبک پوشش و آرایش مجریان شبکه من و تو است. این افراد سعی دارند تا با پوشش و آرایش زننده خود، بیحجابی کامل را در میان خانوادههای مسلمان کشورمان رواج دهند و تاسف بار اینکه این خانمها به راحتی خود را در معرض نمایش و نظر جوانان قرار میدهند و متأسفانه جوانانی که در کشور به علت افزایش سن ازدواج، کاهش سطح دینداری خود و غفلت مسئولین فرهنگی به تماشای چنین برنامههایی مینشینند، جذب بی عفتی آنان می شوند.
بدون شک پس از گذشت چند سال از فعالیت شبکه من و تو، براحتی می توان، افکار شیطانی این شبکه را به منظور از بین بردن «حیا و عفت» در جامعه ایرانی، ملاحظه کرد و این در حالیست که امام علی(ع) می فرمایند: اَلحَياءُ مِفتاحُ كُلِّ الخَيرِ؛ حيا كليد همه خوبى هاست[1] پیامبر اکرم(ص) نیز می فرمایند: شاخه هاى حيا عبارتند از: نرمش، مهربانى، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، سلامت، دورى از بدى، خوشرويى، گذشت، بخشندگى ، پيروزى و خوشنامى در ميان مردم، اينها فوايدى است كه خردمند از حيا مى برد. خوشا بحال كسى كه نصيحت خدا را بپذيرد و از رسوايى خودش بترسد.[2]
آیا باور ندارید؟
شاید شما با من همعقیده نباشید اما باورش سخت نیست، باید قبول کنیم که عدهی زیادی از بینندگان این برنامه برای رفع قریضه جنسی و نگاه حرام این شبکه را تماشا میکنند. اگر باور ندارید کافیست سری به سایت اینترنتی شبکه من و تو بزنید، در بخش عکسها خواهید دید که جوانان با چه لحن و جملاتی در مورد عکسهای این مجریان نظر دادهاند و جالب تر از همه اینها این است که چطور مدیران سایت شبکه من و تو به خودشان اجازه دادهاند تا این جملات زشت و رکیک منتشر شود و این امر نشان از آن دارد که سیاست این شبکه تلویزیونی چیزی جز ترویج فساد نیست و متأسفانه مجریان این شبکه برای امرار معاش خود در غربت، حتی حاضرند خودنمایی و به نوعی تن فروشی کنند، تا بینندگان بیشتری جذب این شبکه فاسد شود.
سخنی با خانواده ها
آیا بهتر نیست چنین شبکهای که قصد دشمنی با اسلام را دارد، تماشا نکنیم؟ البته من هم به شما حق میدهم، اما با تمام مشکلات و ضعفهایی که رسانه ملی دارد باز هم تماشای شبکهی فاسد من و تو که قصد دارد در قالب برنامه های به ظاهر سرگرم کننده و جذاب، تیشه به ریشه دین و آینده خانواده ایرانی بزند، کار عاقلانهای نیست. خودتان انتخاب کنید.
منابع:
1. غررالحكم، ج1، ص93، ح340
2. تحف العقول، ص 17
نویسنده: مهدی تقی زاده
آیا سینمای شرق هم فیلمهایی را به سبک زندگی آمریکایی میسازد یا نه با آن
شیرینترین بحثی که در فیلمهای شرق و غرب وجود دارد و از ۶ و ۷ سال قبل آغاز شده (سبک زندگی آمریکایی) است. اینکه فرد ناگزیر از یک نوع سبک زندگی است، آن روشی که خودش دارد را در فیلم القا میکند حال خواسته و یا ناخواسته، آن را میآموزانند.
چرا چون آن کارگردان و سازندگان با آن ادبیات بزرگ شدهاند و با الهیات رشد کردهاند و نگاهی که دارد او را به اینجا رسانده که اینگونه فیلم بسازد و ناخواسته در واقع آن روشی که خودش در زندگیاش داشته به دیگران هم انتقال دهد.
لذا زیرینترین لایهای که در این فیلمها وجود دارد لایه سبک زندگی است که اینجا یا فرد اباحیگراست (قانون مدار) یا نه انسانی پاک و با خداست؛ یا الوهیت مسیحی دارد یا نه مسلمانی بر زندگیاش حاکم است. یا فردیست که در زندگیاش انسان منضبط و قانونمند و قانونمداری است دارای روش مشخصی در زندگیاش است یا نه انسانی باری به هر جهت است اما باری به هر جهت بودن هم روشی برای زندگی کردن است که خیلی از افراد ما را شما میبینید فرد تعریفی برای زندگیاش ندارد، و همه اینها هم متأثر از رسانه است.
چرا؟ به این خاطر که بارها و بارها در فیلمها به او القا کردند که شانس هست و شانس تو میتواند بگیرد و شانس تو برنده شود. جز این فرد عادت کرده به اینکه به شانس تکیه کند باری به هر جهت باشد، شاید یک روز ممکن است شانسش بگیرد و با همین روش زندگی اتفاقاً موفقتر از دیگران باشد. خب اینها مواردی است که خواسته یا ناخواسته توسط کسانی که سازندگان فیلم هستند انتقال داده میشود.
چگونه است که این فیلمها تأثیرگذاری زیادی دارند؟
جواب این سؤال به نوع زندگی کردن خود عوامل فیلم برمی گردد (کارگردانها و بازیگران و بازیگران مطرح است. حتی اگر بازیگران، فیلمهای مذهبی بازی کنند) من چند سریال تأثیرگذار که افراد در آن نقش (مذهبی) را گرفتهاند مخصوصاً خانمها با چادر فیلم بازی کردند و نقش زیبایی را ایفا کردند و خوب هم مسئله چادر را جا انداختند اما چون خودشان در زندگیشان اهل این مسائل نیستند و قطعاً حجاب را آن گونه که باید و به درستی رعایت نمیکنند و تأثیر منفی آن خیلی بیشتر است، خب مخاطب میگوید من مسئله حجاب را از اینها چگونه بپذیرم زمانی که در زندگی خودشان اینگونه نیست. نقش در فیلم چیزی است که ورای آن هیچ باوری وجود ندارد.
چرا سینمای غرب تأثیرگذاری از سینمای ایران (در سبک زندگی) بیشتر باشد؟
چون آنها رفتارشان در فیلمها همانطوری است که در زندگی عادیشان هم آن گونه هستند. همان مسیر زندگیشان را به طور گستردهتر در فیلمها دارند و زندگی و کارشان در یک راستا است و عکسها و فیلمهایی که از بازیگران (از زندگی عادیشان دست به دست میچرخد و مطرح میشود نشاندهنده زندگی طبیعیشان است که چون در سینمای هالیوود زندگی بیرونی با آنچه در فیلمهاست، یکی است تأثیرش روی مخاطبین که آن را میبینند، بیشتر میشود….
سینمای هالیوود با زیرکی سبک زندگی آمریکایی را نمایش میدهد…
سبک زندگی آمریکایی این روزها آرام و خاموش در حال بلعیدن سنن، آداب زیبای کهن، عرف و شرایط زندگی کشورهای مختلف است و با شیوه ای نامحسوس و جذاب با بهره گیری از هنرهای مدرن و امروزی مانند سینما و بازیهای رایانه ای و دیگر اقلام فرهنگی در حال تبدیل شدن به روش و مدلی برای زندگی مردم تمامی دنیا میشود.
به طور مشخص موضوعات کلانی ذیل سینمای سبک زندگی وجود دارد و پرداختن به آن مربوط به زمان اخیر نیست و موضوعی است که غرب و به ویژه سینمای هالیوود آن را جدی گرفته است و در این زمینه فیلمهای زیادی میسازند. گرچه این رویه در هالیوود قدمت دارد، اما به ویژه از نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ و در قرن ۲۱ تقریباً میتوان گفت بیشتر فیلمهای هالیوودی مفهوم سبک زندگی را سرلوحه مضامین داستانی خود قرار دادهاند. آنها مباحثی را جدیتر مطرح میکنند که در تئوری سبک زندگی آمریکایی مطرح است.
منشأ پررنگ کردن سبک زندگی آمریکایی از چه جریان تاریخیای رقم خورده است؟
مهمترین اتفاق در حوزه فرهنگی را شاید حضور جدی عروسک باربی و بازنمایی آن توسط هالیوود باید دانست اما در دوران اخیر تئوریهای جنگ و صلح آمریکا و نظریه های جنگ آخرالزمانی که توسط نظریهپردازان سیاسی و اعتقادی در آمریکا مطرح میشود و گاه از گلوی مردان دینی مسیحیت نیز همین صداها برمی خیزد، باعث شد تا برخی مدلهای اخیر مانند تحکیم بنیان خانواده و تعدد فرزندان در هالیوود نیز در دستور کار قرار گیرد.
شاهدیم که با اوج گیری تئوریهای جنگ و کشورگشایی نوین آمریکا بیشتر فیلمهایی که در زمان یاد شده ساخته شده چه فیلمهای سریالی و چه فیلمهای سینمایی، آن خانوادهای که به عنوان معیار و الگوی فیلم معرفی میشود یا شخصیتهای محوری فیلم یک یا چند خانواده هستند که دست کم ۳ بچه دارند. (این خیلی مهم است که مسیحیت علی رغم اینکه مدیریت سینمای هالیوود دست یهود است، آنقدر برش دارند که دستورالعمل دینی و سبک زندگیشان از سوی رهبران مذهبی مورد توجه قرار میگیرد.
وقتی دستور کار این است که باید بنیان خانواده جدی گرفته شود، مباحث سبک زندگی به قدری جدی گرفته میشود که ازدواجهای رفاقتی کمتر در این فیلمها به طلاق میانجامد….
به صورت pdf آماده شده تا هنگام اجرا مشکلی نباشد.
شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و این نوع شیطان پرستی اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود.
شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.
سلنا ماری گومز (Selena Marie Gomez) متولد ۲۲ جولای سال ۱۹۹۲ است. مادر او، مندی تیف، که از سابقه-ی بازیگری نیز برخوردار است، اهل ایتالیا بوده و پدر وی، ریکاردو گومز، مکزیکی تبار است. پدر و مادر او به هنگامی که سلنا پنج ساله بود از یکدیگر جدا میشوند.
گومز دیپلم دبیرستان خود را با شیوهی تحصیل در منزل دریافت کرد. وی که از مسیحیان کاتولیک است در سن ۱۲ سالگی حلقه خلوص مسیحیان (Purity ring) را به دست کرد، ولی در سال ۲۰۱۰ و نزدیک سن 18 سالگی آن را از دست درآورد.
Purity Ring (حلقه خلوص) chastity ring (حلقه عفت)
در مسیحیت حلقه خلوص، نشانهی عفتمندی بوده و استفاده از آن به معنای پرهیز از مسائل جنسی و زندگی تجردی است. هر چند این حلقه و مقولهی عفت در مسیحیتِ تحریف شده با آنچه در اسلام بیان شده است تفاوتی ما بین آسمان و زمین دارد اما همین امر برای طرفداران سلنا، به عنوان بازیگر و خواننده محبوبشان خود معنا و مفهوم کاملاً متفاوتی دارد که در بررسی روند چهره سازی از وی این امر شفاف تر خواهد شد.
گومز برای اولین بار در سن هفت سالگی با بازی در مجموعهی کارتونی “بارنی و دوستان"(Barney & Friends) وارد عالم هنر شد.
او بعد از بازی در این مجموعه به عنوان نقش مکمل در فیلم “بچههای جاسوس” ( Spy Kids 3-D: Game Over) به ایفای نقش پرداخت.
بازی سلنا گومز در برنامهی کودکان و سپس ایفای نقش در فیلم بچههای جاسوس شخصیت او را به بینندگانی که اغلب همسن او بودند، نزدیک کرد. همین امر موجب هم ذات پنداری بیشتر نوجوانان با وی میشد و این موضوع دقیقاً همان خواسته هدایت کنندگان سلنا گومز بود.
با گذشت زمان وی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت و با حمایت شبکه والت دیزنی، یکی از بزرگترین رسانههای وابسته به یهود جهانی، به عنوان بازیگر مهمان در مجموعههای “هانا مونتانا"(Hannah Montana) و “زندگی زاک و کدی"(The Suite Life of Zack and Cody) بازی کرد.
علی رغم آنکه اغلب نوجوانان و جوانان ایرانی طرفدار گومز او را با خوانندگی اش میشناسند، اما در سطح جهانی وی با سریال کمدی “جادوگران سرزمین لرزان” (Wizards of Waverly Place) از شبکه دیزنی شناخته میشود و شاید بتوان عامل اصلی شهرت وی را ایفای نقش در این سریال دانست. او با بازی در نقش آلکس روسو در سال ۲۰۰۹ باعث شد تا این مجموعه بیش از 11.4 میلیون بیننده را در اولین قسمت خود به دست آورد.
با کمی دقت در مسیر تعیین شده برای سلنا گومز از دوران هفت سالگی تا شانزده سالگی که با بازی در مجموعهای با تم هری پاتریسم به اوج خود رسید، میتوان روند تربیتی کودکان متولد دهه 90 میلادی و نوجوانی آنها در دههی بعدی را مشاهده کرد….