به مناسبت سالروز ربوده شدن«امام موسی صدر»رهبر ایرانیِ شیعیان لبنان
سید موسی صدر یا به تعبیر مصطلح رایج «امام موسی صدر» بیشک به زعم و اعتراف اکثر دوستان و نزدیکان و دوستداراناش و به اعتراف برخی از مخالفان و دشمناناش، یکی از شاخصترین و مؤثرترین روحانیون قرن بیستم در جهان اسلام و به ویژه خاورمیانه، ایران و لبنان است. حال سؤال این جاست که آقای صدر برای تبدیل شدن به نمونهای شاخص از طلبهی روحانی تا تبدیل شدن به مصلحی اجتماعی و مجتهدی دین شناس و ملقب شدن به عنوان پر افتخار « امام » چه راهی را طی کرده و در وجود، رفتار، منش و شیوهی او چه مشخصهها و مؤلفههای بارزی بوده که او را تا این جایگاه بالا آورده است.امام موسی صدر در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمد. وی دو برادر بزرگتر به نام های آیت الله سید رضا صدر و آقای سید علی صدر و هفت خواهر دارد. ازدواج خواهرهای ایشان با بزرگان و منتسبین به بزرگان دینی در کشورهای مختلف به خودی خود در آینده فعالیتها و حیات سیاسی امام صدر، راه را برای ایجاد ارتباطات و بهتر شناساندن شخصیت امام صدر و جلب حمایتهای معنوی برای ایشان و به دست آوردن جایگاه و پایگاه فرا ملیتی هموار میکرد. ازدواج خواهر ایشان سیده فاطمه با آیت الله محمد باقر صدر (پسر عموی ایشان) در عراق، ازدواج خواهر دیگرشان سیده صدیقه با آیت الله سلطانی طباطبایی از اساتید حوزه علمیه قم و ازدواج خواهر دیگرشان سیده رباب با سید حسین شرفالدین از خاندان بزرگ شرفالدین در لبنان، به طریقی امام صدر را به حوزههای دینی و مجامع فکری در ایران و عراق و لبنان متصل میکرد.
امام صدر تحصیلات خود را در مدارس شهر قم به پایان رسانید و همزمان مقدمات علوم دینی را نزد برادرشان آیت الله سید رضا صدر آموخت. زبان عربی و علم اصول راهم نزد پدر آموخت. ایشان از اساتید بزرگ دیگری نیز در طول دوران طلبگی شان در حوزه علمیه بهره بردند که از جمله می توان به حضرات آیات سید محمد حجت، سید محمد محقق داماد، سید کاظم شریعتمداری، محمدباقر سلطانی، شیخ جواد سدهی جبلعاملی، علوی اصفهانی و علامه طباطبایی صاحب المیزان در ایران نام برد. ایشان مراحل دروس حوزوی را ابتدا در ایران به پایان برد؛ و به درجهی اجتهاد رسید. اما رسیدن به مقام اجتهاد از فرزندی به درایت و هوشمندی ایشان و با پشتوانهی خانوادهای به این پیشینه ی فقهی به هیچ وجه دور از انتظار و شگرف نیست.
نکته ای که ایشان را از سایر طلاب و روحانیان دیگر متمایز میکرد این بود که…
عموماً در بین علمای قدیم تحصیل فرزندانشان در مدارس جدید خالی از معنا بود. و ایشان عموماً اجازه چنین تحصیلی را به فرزندانشان نمی دادند و راه را در همان تحصیلات حوزوی می دانستند، منتها نکته حائز اهمیت در زندگی امام صدر این است که ایشان علاوه بر تحصیلات حوزوی رایج در بین فرزندان علما به آموختن دروس متداول در مدارس مدرن هم مشغول شدند. و پس از دریافت دیپلم ادبی، در رشتهی اقتصاد از دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران تحصیل کنند و از آن فارغ التحصیل شوند. حضور روحانیان در کسوت دانشجویی در دانشگاه تهران در اواخر دههی بیست و اوائل دههی سی، پدیدهی نادری است.بنابر سنت حوزوی، که فارغ التحصیلان برجستهی خارج فقه و اصول حوزهی قم برای تثبیت تواناییها و آموختههای خود راهی حوزه نجف میشدند، ایشان نیز در سال ۱۳۳۵ ش به نجف رفت؛ و از درس آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، محمدرضا آلیاسین، سید محمود شاهرودی، سید عبدالهادی شیرازی، شیخ حسین حلی و شیخ صدرای بادکوبه ای بهره برد. باز نکته قابل تامل در این حضور امام صدر در نجف، همکاری ایشان با مجموعهی «منتدی النشر الاسلامی» بود که در فهرست مؤسسان خود نام بزرگانی چون شیخ محمدرضا مظفر و سید محمدتقی حکیم را داشت. ایشان در این دوره علاوه بر شرکت در جلسات و همایشها و نوشتن مقاله و کتاب از فعالترین اعضای این مجموعه به حساب میآمدند؛ و عضو هیأت مدیرهی انجمن نیز شدند. در دوران اقامت در نجف در ایشان به تدریس سطوح عالیهی حوزه، مانند دروس رسائل و مکاسب و شرح منظومه اشتغال داشت.
نکتهی حائز اهمیت دیگری که در این مقطع شایان توجه و دقت است این است که ایشان به واسطهی ایرانی بودن، به زبان فارسی تسلط کامل داشتند. عربی فصیح را-که زبان تحصیل در حوزه بود- نیک میدانستند. زبان فرانسه را نیز در دانشگاه تهران آموختند؛ و زبان انگلیسی را نیز با تلاش خود آموخته بودند و تبدیل شده بودند به روحانی مسلط به چهار زبان روز دنیا که بدیلی برایشان در حوزهی علمیه نبود.
امام صدر در زمان اقامت در نجف، سفری به لبنان نیز جهت دیدار با سرزمین و خاندان نیاکانشان انجام می دهند؛ و از شهرهای صور و شحور و معرکه دیدن میکنند؛ و چند روزی را در منزل علامه سید عبدالحسین شرف الدین -که از بستگانشان محسوب میشدند- اقامت میکنند. این دیدار بعدها زمینه ساز وصیت معروف علامهی شرفالدین و هجرت امام صدر به لبنان میشود.
به هر تقدیر امام صدر در سال ۱۳۳۷ ش دوباره به ایران و حوزه علمیه قم باز میگردد. او در این سالها در شمار گروهی از روحانیان فاضل و روشنبین قرار میگیرد که در صدد اصلاح نظام آموزشی حوزه و یافتن راه چاره ای برای خارج کردن فضای حوزه از خمودگی موجود و باز کردن درهای آن به روی جهان هستند. اما این اقدام با موانعی رو به رو میشود.
ایشان در این سال با تعدادی از دوستان همراه و همفکر خود در جستجوی راهی برای ارتباطی مؤثرتر با سایر اقشار مردم و خصوصاً دانشگاهیان و اهل فکر بودند؛ و راه ارتباط را تنها در سخنرانی و وعظ نمی دیدند. به همین خاطر در گام اول طرح تأسیس مجلهای دینی به نمایندگی از حوزهی علمیه را پیگرفتند. زمینهی فعالیت مطبوعاتی در حوزه، در آن زمان مساعد نبود؛ و انجام چنین کاری در فضای حوزهای که روزنامهخوانی در آن برای طلبه نشانهی سیاسی بودن و عدم جدیت در فراگیری علوم دینی و به نوعی خلاف مروت تلقی میشد، کار قابل توجهی است. هیأت علمی مؤسس توانست ضمن جلب حمایت و تأیید مرجع اعلای شیعه در ان روزگار، آیتالله العظمی بروجردی اولین مجله تاریخ حوزه علمیه را با نام « درسهائی از مکتب اسلام » (به صاحب امتیازی و سردبیری امام موسی صدر) منتشر کند. اعتماد آیت الله بروجردی به هیأت مؤسسین و تحریریهی مجله باعث شد که موج فشارها و نامههای رسیده در مخالفت با انتشار مجلهی مکتب اسلام با مقاومت و حمایت آیتالله بروجردی فروکش کند.
مکتب اسلام با چاپ مقالاتی تخصصی و باب روز به مرور توانست جای خود را به عنوان مجلهای تأثیرگذار در فضای مطبوعاتی ایران آن روز به تثبیت برساند. سلسله مقالههای امام صدر با عنوان «اقتصاد در مکتب اسلام» در نگاه اهل فن و اندیشمندان چون نگینی درخشید. چنانکه شهید مطهری نیز ابراز داشته که پس از خواندن آنها شیفتهی محتوای نو و مناسب زمان مقالات شده بود.
گام مؤثر بعدی امام موسی صدر تأسیس مدرسهای ملی و نوین در شهر قم بود. چنانچه گذشت در بین روحانیون باب نبود که فرزندان خود را به مدارس جدید بفرستند چون معتقد بودند در آنجا درسهایی تدریس میشود که با دین و مناسبات فرهنگی ایشان مغایرت دارد؛ و از این رو بسیاری از فرزندان روحانیان و خانوادههای متدین اگر وارد حوزه نمیشدند، به صورت قهری از تحصیل محروم میماندند. امام صدر در راه حل کردن این مشکل با کمک یکی از فرهنگیان متدین قم امتیاز ایجاد دبیرستانی ملی را از وزارت فرهنگ دریافت کرد؛ و خود مدیریت آن را برعهده گرفت. از مشخصههای بارز این مدرسه آن بود که علاوه بر علوم رایج که در همهی مدارس تدریس میشد، دانش آموزان با علوم اسلامی و زبانهای خارجی نیز آشنا میشدند.
تمام این تلاش ها و نوآوری ها از جانب امام صدر و محاسن ایشان از جمله تسلطشان به زبانهای خارجی در نگاه آیت الله العظمی بروجردی، امام موسی صدر را گزینهی مناسبی برای عهده دار شدن نمایندگی حوزهی علمیهی قم و نهاد مرجعیت شیعه در واتیکان مینمود. امام صدر به دلیل الزام بر هجرتشان به لبنان این دعوت را نپذیرفت؛ و با موافقت و تأیید آیت الله بروجردی راهی لبنان شد؛ بنابر وصیت علامه شرف الدین زعامت شیعیان را بر عهده گرفت. شیعیان لبنان، طائفهای بزرگ بودند که در نظام طائفهای مسلط بر کشور، محروم نگه داشته شده بودند.
فعالیت های امام صدر را در لبنان می توان به سه دستهی کلی تقسیم و بررسی کرد:
۱٫ فعالیتهای اجتماعی
در نگاه اول شیعیان لبنان هیچ نداشتند! از بسیاری حقوق شهروندی محروم بودند؛ در تقسیم منابع ملی سهم زیادی به آنان نمیرسید؛ توانایی تصدی پستهای استخدامی را نداشتند و یا به راحتی از کار اخراج می شدند؛ بیبضاعتی و فقر دربینشان بیداد میکرد؛ و به تکدیگری و کارهای دور از شأن و کرامت انسانی وادارشان میکرد. امام صدر در اولین اقدامات خود به رصد وضع موجود پرداخت. روزها و ساعتها در بین مردم رفت و آمد کرد؛ و با ایشان نشست و برخاست؛ و گفت و شنید تا راهی بیابد؛ و به این وضع پایان دهد.
امام صدر در اولین اقدام عملی خود در مبارزه با فقر و تبعیض مؤسسهی خیریهی «البّر و الاحسان» را که در زمان علامهی شرفالدین به وجود آمده؛ و در واقع مؤسسهای خیریه برای کمک به محرومان بود، فعال کرد؛ و از همهی نیکوکاران -از هر مذهب و طائفهای- خواست که کمکهای خود را به محرومان از طریق این مؤسسه انجام دهند؛ و گفت که کمک به محرومان تنها کمک مالی به آنها نیست؛ بلکه باید راهی پیدا کنیم که محرومان بتوانند با استفاده از نیرو و توان خود، زندگی خودشان را اداره کنند. در همین راستا از استادان قالیبافی از ایران دعوت کرد تا به لبنان بروند و کارگاهی قالی بافی برای دختران و زنان به راه انداخت.
این مؤسسه توانست در نخستین سال فعالیت خود به وضع نامناسب متکدیان شهر صور سامان دهد. به این ترتیب که متکدیان را تقسیم بندی کرد: آنهایی که اقوامی ثروتمند داشتند، از اقوامشان خواست تا ماهانه مبلغی را برای مخارج ایشان به آنها کمک کند. متکدیانی که توانایی کار و آموختن حرفهای را داشتند، آموزش داد تا دست از تکدی گری بردارند و شغلی را انتخاب کنند؛ و ممر درآمدی برای خود و خانوادهی شان دست و پا کنند. برای بیماران و معلولان فاقد سرپرست و ناتوان از کار نیز مستمری ماهانه برقرار کرد. این همه به خاطر اقبال و اعتماد مردم به امام صدر ممکن شد. اگر این اعتماد مردمی به امام صدر نبود، وضع بر مدار گذشته میچرخید و مشکلات تداوم مییافت.
بهبود وضع دختران و زنان شیعه، و حفظ کرامت انسانی آنان از دیگر دغدغههای امام صدر بود. بالا بردن سطح آگاهی و دانش و تعلیم دادن اخلاق و مسائل دینی به آنها از سویی و از سوی دیگر یاد دادن حرفهای متناسب به ایشان راه حلی بود که برگزیده شد. به همین منظور سه مؤسسهی «بیت الفتاة» و «آموزشگاه پرستاری» و «کارگاههای قالیبافی» تأسیس شد تا زنان محروم در آنها علاوه بر آموختن مهارتهای لازم برای انجام حرفه و شغلی مناسب، بهبودی در وضع معیشتی و حرفهای آنان پدید آید.
در کنار اینها از مجموعه فعالیتهای اجتماعی امام صدر در کم کردن نابرابریها و اجحافها و ریشه کنی فقر در بین طائفهی شیعه میتوان از تأسیس مرکز پزشکی «مدینة الطب» نام برد که فقرا و نیازمندان محروم از دسترسی به پزشک و دارو را درمان میکرد. به این فهرست میتوان نام هنرستان و مدرسهی فنی جبل عامل و دارالایتام و مدرسه و کودکستان و خانهی معلولین و باشگاه ورزشی را نیز اضافه کرد.
.۲ فعالیتهای تقریبی و بین الادیانی
دسته بعدی فعالیت های امام صدر در لبنان فعالیتهای تقریبی بین مذاهب و ادیان موجود در لبنان بود. لبنان کشوری کوچک با هفده طایفه است که هر کدام مذهب و دین جدایی برای خود دارند؛ و گاه پیش میآمد که رو در روی هم قرار بگیرند و درگیری را تا آستانه جنگ پیش بیرند.
امام موسی صدرهمیشه و در همه حال دنبال تغییر بود؛ و سعی در تغییر این مناسبات و بهبود آنها داشت. از همین رو از همان بدو ورود به لبنان با سران طوائف کشور وارد تعامل شد. با شیخ عقل دروزیها، مفتی اهل سنت و اسقف مارونیها دیدار کرد؛ و به طور منظم و مستمر جلساتی را برای تقویت این حس نزدیکی برگزاری میکرد. عکسهای فراوان موجود، مصاحبهها و سخنرانیها مؤید موفقیت امام صدر در این دسته فعالیتها ست. بارز ترین این تعاملات و فعالیتها را می توان در موارد زیر مشاهده کرد : سخنرانی در مدرسه انجیلیه با موضوع علم و دین در سال ۱۳۴۵ ش.، شرکت در مهمانی اسقف اعظم جورج حداد (رهبر کلیسای کاتولیک صور) در همان سال، یا نامهای که برای شیخ حسن خالد (مفتی اهل سنت) فرستادند؛ و در آن نامه بر وحدت مسلمانان تأکید کردند و راهکارهای دستیابی به آن (مانند مثل گرفتن جشن عید فطر در یک روز و یا مسألهی اذان مشترک) را نیز پیشنهاد دادند. در همین راستا میتوان به شرکت در مراسم شادی یا عزای لبنانی از هر طائفه، خطبهی موعظهی آغاز روزهی مسیحیان در کلیسای کبوشیین بیروت (به عنوان تنها خطیب و روحانی مسلمان در مراسم شرعی کلیسا در تاریخ اسلام و مسیحیت) اشاره کرد. یکی دیگر از فعالیت های امام در این حوزه تأسیس «معهد الدراسات الاسلامیه» اشاره کرد.
۳٫ فعالیتهای سیاسی
از مهمترین فعالیتهای سیاسی امام موسی صدر، می توانیم به تلاش پیگیرانهی وی در تأسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، جنبش محرومان، سازمان امل، هیأت یاری جنوب، حمایت از فلسطینیان در دفاع از فلسطین، تشکیل هیات یاری جنوب، تلاش برای اجباری کردن قانون سربازی، سفر به کشورهای مختلف و دیدار با رؤسای کشورها جهت مناسبات مختلف، ماجرای اعتصاب غذا و تحصن ایشان در جریان جنگهای داخلی لبنان (که منجر به آتشبس شد)، برگزاری تجمعهای صور و بعلبک در راستای رسیدگی به اعتراض اهالی جنوب به حکومت اشاره کرد.
سیر این بحث در این مجال بر این بود که شخصیتی مانند امام موسی صدر با تواناییها و خدماتاش به مردم لبنان به واسطهی تلاشهای صادقانه و درک و اعتماد متقابل مردمی، چنان مورد اقبال عمومی قرار میگیرد و آنقدر تأثیرگزار میشود که می تواند با اعتصاب غذا و تحصن در مسجد، به تنهایی از بروز جنگ داخلی جلوگیری کند. جنگی که منافع پارهای طوائف با آن گره خورده بود؛ و امام موسی صدر فقط به خاطر حفظ کرامت انسانی و تمامیت ارضی لبنان و جلوگیری از ریخته شدن خون مظلومان -از هر طائفهای- خواستار توقف آن بود. بی شک محبت چنین شخصیتی در ذهن مردم و روح مردم رخنه میکند؛ و او را با روح و جان خود دوست میدارند. کما اینکه کوچهها و سالنها و خیابانها و میادین لبنان هنوز هم به خاطر دارند که هر کجا که این مرد قدم میگذاشت خیل مردم یک صدا فریاد میزدند : بالروح بالدم نفدیک یا امام! (جان و خون ما فدای تو ای امام)؛ و او از سر تواضع و تدبیر از آنان میخواست تا شعارشان را از شخص او به جنوب مظلوم لبنان تغییر دهند و با هم یکصدا فریاد بزنند: بالروح بالدم نفدیک یا جنوب!