آداب اسلامی غذا خوردن
در بحث آداب اسلامی و مسلمانی در بعضی از روایت داریم که مواظب باشید که دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت نگیرند . ما دستور دینی در آداب خوردن ، آشامیدن ، خوابیدن ، در میهمانی رفتن و در عیادت بیمار داریم . دیگرانی که قرآن را قبول ندارند یا حتی آنرا ندیده اند ، روی جنبه های فطری شان رعایت کنند ولی ما که مسلمان هستیم این ها را رعایت نکنیم ، این خیلی بد است . در روایات داریم که ائمه میگویند که زینت ما باشید . کسی شما را می بیند مشخص باشد که پیرو اهل بیت هستید . ما همه مسلمان هستیم . اسلام یک دین مهمی در دنیاست . منتها در بین مردم یک چیزهای پیش پا افتاده مثل آداب خوردن ، انسان روزی سه بار غذا می خورد یا خوابیدن و حمام رفتن یا لباس پوشیدن . بعضی ها می گویند که مگر اسلام برای این حرفها هم مطلب دارد . اسلام در باره ی مبدا و معاد عدل است . نه اتفاقا اینها خیلی مهم است چون رفتار یک شخص نشان دهنده ی شخصیت اوست . رفتار یک شخص نشان دهنده دین ، آیین و مرام اوست . ما چقدر در قرآن و روایات راجع به مستحبات ، واجبات و آداب چقدر توصیه داریم . در کتب فقهی ما کتاب اطعم و اشرب داریم . یعنی خوردنی ها و آشامیدنی ها . قرآن کریم در آیات متعددی بحث خوردن را مطرح کرده است . در کنار این توصیه هایی هم کرده که من این چند توصیه را عرض می کنم . این آیه در چند جا تکرار شده است که ای مردم هرچه روی زمین است شما می توانید استفاده کنید یکی اینکه حلال باشد و یکی اینکه پاکیزه باشد . این دو با هم فرق می کند . در اسلام یک چیزهایی حلال است . ممکن است که ما فلسفه ی حرمتش را بدانیم یا اینکه فلسفه ی حرمتش را ندانیم . ما در فروع دین به دنبال این نیستیم که الزاما بدانیم که اگر این گوسفند رو به قبله یا پشت به قبله ذبح بشود ، چه تاثیری از نظر جسمی روی انسان می گذارد . ما به این ها کاری نداریم . ما دینی داریم که اصولی دارد که آنرا با تحقیق پذیرفته ایم و فروع آن هم مسلم حکمت دارد . منتها ممکن است آن حکمت را بدانیم یا ندانیم . پس می فرماید : اول حلال باشد . پس چیزهایی که حرام است مثل شراب نخورید . آیه صریح قرآن است که شراب ، قمار و بت پرستی ، این ها رجس و پلید است ، از آنها دوری کنید . حالا شاید بگویند که این مال قدیم بود . خیر ، حلال محمد تا قیامت حلال است و حرام محمد تا قیامت حرام است . اگر کسی شراب بخورد ، حرام مرتکب شده است . حالا سوال می کنند که این کار توبه هم دارد؟ بله . توبه اش این است که دیگر نخورید . بعضی ها میگویند که اگر بخوریم تا چهل روز می توانیم نماز نخوانیم . اینجور روایات که میگوید مثلا لقمه ی حرام تا چهل روز نمی گذارد دعا بالا برود و یا خوردن شراب باعث میشود تا چهل روز نماز شما قبول نباشد ، این ها می خواهد اهمیت حرمت را بگوید نه اینکه بگوید نماز نخوان . بله در هنگام مستی نماز درست نیست . یکی از احکام نماز این است که انسان مست نباشد . ولی وقتی اینحالت تمام شد ، باید نمازش را بخواند . اگر در آن چهل روز ، توبه نکند و ادامه بدهد ، این نماز ثوابش کم میشود ولی تکلیف سرجای خودش می ماند . بعضی مواقع شراب می خورند و دهانشان را آب می کشند . نجاست با حرمت فرق میکند . این نجاست است که باید با آب شسته شود تا پاک شود . ولی این یکی حرام است . یکی از مصادیق حرام شراب و گوشت مردار است . شما به خارج از کشور می رویید و گوشتی که ذبح اسلامی نشده می خورید ، این حرام است . این ها هم نجس است و هم حرام . بعضی چیزها پاک است ولی از راه حرام بدست آمده است . این آیه می خواهد بگوید که از راه حرام هم بدست نیاورید ، از راه شرعی بدست بیاورید . بعضی ها می گویند که لقمه ی حرام یعنی چه ؟…
فکر می کنند از دیوار مردم بالا رفتن و سرقت است . خیر ، پزشک و کارمند از کارشان کم بگذارند ، حقه بازی ، خدعه ، ربا و دغل باشد ، احتکار باشد و یا جنسی را بی دلیل در بازار گران کنند ، کم فروشی و گران فروشی هم از مصادیق حرام است . در این آیه می گوید که آنچه می خورید پاکیزه هم باشد . یعنی همان جنبه های بهداشتی در آن رعایت شده باشد . یک چیزی ممکن است پاک هم باشد ، حلال هم باشد ولی بهداشتی نباشد ، آلوده باشد . وقتی اصحاب کهف از خواب چند ساله بیدار شدند ، پول به یکی از آنها دادند و گفتند که غذا تهیه کن و در قرآن داریم که گفتند : ببین کدام غذا پاکیزه تر است ، آنرا تهیه کن . قرآن چیزهایی که می گوید حکمت دارد . مثلا در قرآن هیچ گاه سن یوسف را نگفته است یا آن چاهی که در آن افتاد چند متر بود را نگفته است . جنس عصای موسی چه بود را نگفته است ، این ها مهم نیست . آن که اثر تربیتی دارد مهم است . آیه دوم سوره یس که قلب قرآن است و توصیه به خواند آن شده است ، می فرماید : بخورید از انگور ، خرما و باغ ها ولی تشکر کنید . پس بعد از حلال و پاکیزه بودن شکر و سپاس گزاری است . سومین نکته می گوید به غذا دقت کنید . به حلال بودن و پاکیزه بودن و خالق آن دقت کنید . من فقط کشت کردم ، زارع کسی دیگر است. در روایت داریم که نان را تکریم کنید. قدیم پدران ما تا نان را می دیدند آنرا می بوسیدند و می خوردند یا کنار میگذاشتند . نان ما بین زمین و آسمان روی آن کار شده است . نانی که می خوری مابین آسمان و زمین است بله ابر و باران و خورشید و نانوا هم در کار بوده است . سوره مومنون آیه 51 آمده است که بخورید ولی عمل صالح انجام بدهید . حَجاج غذا می خورد و آدم می کشد ، این غذا خوردن مقدمه ی حرام است . چرا بعضی ها همه ی آن ها را رعایت می کنند ولی نتیجه ای نمی گیزند و عده ای هیچ کدام از این ها را مراعات نمی کنند ولی زندگی خوب و خوشی دارند ؟ ما همیشه نمی خواهیم نتیجه ی کارهای مان را در این دنیا بگیریم . کسی نماز می خواند و طرف می گفت : حتما نماز می خوانی ، وضعت خوب است و هر چه بخواهی خدا به تومی دهد . بعضی ها فکر میکنند که کارگری است . نه نماز برای تشکر از خداست . نماز یک وظیفه و غذای روح است . کسی که بهداشت را رعایت می کند یا پدرش را احترام می کند ، بخاطر این نیست که حتما یک آثاری را از آن بگیرد . در مسائل پاکیزگی این امکان دارد . کسی در این دنیا حرام می خورد ولی زندگی خوبی دارد . او در همین دنیا هم محرومیت هایی دارد ، او از لذت عبادت محروم است . ما نباید لذت ها را فقط در ماشین و خانه ببینیم و آنرا محدود کنیم . کسی گناه می کرد و بد مستی می کرد ، حضرت موسی به میقات می رفت . او گفت : به خدا بگو من که این همه گناه میکنم ، هنوز اتفاقی برای من نیفتاده است که این قدر هم تهدید میکنی . موسی وقتی به میقات آمد ، خجالت کشید که این را با خدا مطرح کند و وقتی خواست برگردد ، خدا گفت : بنده ای به تو پیغام داد ، به او بگو که تو از شیرینی ذکر من محروم هستی . حضرت ابراهیم می گفت : من حاضرم همه ی زندگی ام را بدهم و یک بار دیگر در نیمه شب صدای یا سبوح یا قدوس را بشنوم . امام صادق (ع) می فرماید : دو رکعت نماز در دل شب از همه دنیا برای من زیباتر است . کسی که حرامی میخورد از ذکر ، مناجات ، حلاوت و شیرینی صحبت با خدا محروم میشود . محرومت های او بیشتر معنوی است و این مهم است . حالا از قبر و قیامت نگویید که کسانی که حرام می خورند شکمشان پر از آتش میشود . لقمه ی حرام آثار منفی در جهنم دارد . اینها همه بماند .
کتاب من لا یحذروه الفقیه که احادیثی از کتب چهار گانه ی ماست . چهار کتاب اصلی ما بنام کافی ، تهذیب ، استبصارو من لا یحذرووه الفقیه که مال شیخ صدوق است . این چهار تا کتاب اصلی حدیثی است و علما ما در کنار قرآن با این احادیث فتوا می دهند . بعضی ها می گویند که علمای ما از کجا فتوا می دهند زیرا اینها در قرآن نیست . نماز صبح هم در قرآن نیست که چند رکعت است . در این کتاب روایت خیلی زیبایی است . پیامبر به علی فرمود که سفره 12 تا آداب دارد . انسان مسلمان سزاور است یاد بگیرد وقتی سر سفره می نشیند . فرمود که چهار تا از این ها لازم است یعنی ضرورت است . مثل نماز صبح نیست که اگر ترک کند گناه کرده است . چهارتای آن مستحب است و چهار تای آن آداب است . یعنی چهار تای آن اهمیتش بیشتر است. چهار تا از این ها خوب است که رعایت بشود . چهارتای آن هم نشانه ی ادب است. از این دوازده تا هیچ کدام لزوم شرعی نیست . چهارتایی که لازم و ضروری است این است که چیزی را که می خورد بشناسد . منظور از معرفت یعنی بشناسید که این را از چه راهی بدست آمده باشد یعنی حلال و حرام . خانمی شیری برای رسول اکرم توسط فرزندش فرستاد ، پیامبر گفت : بگو که این شیر از کجاست . یعنی می خواست بداند که از راه حلال بدست آمده است و مادر کودک گفت : بگو این حلال است ما خودمان گاو داریم و شیر آنرا دوشیده ام . پیامبر فردا او را دید و تشکر کرد و فرمود : ناراحت نشو ، ما انبیاء جز حلال چیزی نمی خوریم . دوم نام خدا را بردن . ای کاش در میهمانی یک نفر با صدای بلند بگوید . سوم شکر گفتن است و چهارم راضی بودن . یکی داشت کنار کسی که چلو کباب می خورد ، نان خشک می خورد و می گفت : الهی شکر الهی شکر . یکی گفت : این الهی شکر گفتن شما از صد تا ناسزا گفتن به خدا بدتر است . راضی بودن باید قلبی باشد . یکی از اصحاب اکرم می گوید که ما ندیدم پیامبر به غذایی عیب بگیرد ، اگر غذایی را دوست داشت می خورد و اگر دوست نداشت ساکت بود و عیب روی غذا نمی گذاشت . حالا شما جایی میهمان هستید و آن غذا را دوست ندارید ، عیب نگیرید و اشتهای دیگران را کور نکنید . . این حدیث در 1400 سال پیش گفته شده و در آن موقع قاشق ،چنگال ، میز و مبل نبوده است . فرض می کنیم ما با هم اردویی می رویم که در آنجا قاشق و چنگال نیست و می خواهیم آنرا بخوریم . این روایت زمان صدورش در چنین شرایطی است . چهارتای آن ادب است . یکی لقمه را کوچک گرفتن ، خوب جویدن غذا ، شستن دستها و نگاه نکردن به صورت کسی که غذا می خورد .