از پى تفسير قرآن مجيد باشد از حق عمر و توفيقم اميد
تا بشكر آنكه دادم نطق و كام معنى قرآن بنظم آرم تمام
ابتدا از نام خويش اندر كتاب با رسول رحمت آمد در خطاب
باب گنج علم خود ذات قديم كرد بسم اللَّه رحمن الرحيم
باب رحمت را بخلقان كرد باز تا برحمت سوى او گيرند ساز
اين اشارت بود يعنى در سبب رحمت او سابق آمد بر غضب
بهر شرح اين سه نام با نظام مر صفى آمد بگفتار و كلام
سابق از ايجاد كل ممكنات كنز مخفى بود آن سلطان ذات
هستى او بود در عين كمون ز اسم و رسم و شرط و بيشرطى برون
گويم از هستى بيانى در نخست تا بيابى ره بگفتارم درست
دانش هستى بود باب سراى فهم هستى كن ز در آن گه دراى
گر ندارى ره بتحقيق وجود ديگر از تفسير و تأويلت چه سود؟
پاى ادراكت بود همواره لنگ پس بحبل هستى اول زن تو چنگ
ذات بارى هستى مطلق بود اسم و وصف از ذات او مشتق بود
هستى مطلق بود ذات الاحد اندر آن هستى نگنجد وصف و حد
ادامه »