یا اباعبدالله
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
در سخنان رهبر انقلاب اسلامی دربارهی مراسم عزاداری آمده است: «در مراسم عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام، به روح آن واقعه باید توجه نمود نه اینكه فقط صورتسازی و تصویرسازی شود.»
در خصوص تأكید حضرت آیتالله خامنهای بر معرفتبخش بودن مراسم عزاداری و ضرورت گریه بر حسین علیهالسلام و شناخت علت این گریه و تأكید بر آن، بجاست كه به احادیث ذیل اشاره نماییم:
* اشك هنگامی ارزشمند میشود كه …
در روایتی امام صادق علیهالسلام به فردی به نام مِسْمَعُ ضمن بیان مطالب فراوانی فرمودند:
«رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَكَ أَمَا إِنَّكَ مِنَ الَّذِینَ یعَدُّونَ فِی أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یخَافُونَ لِخَوْفِنَا وَ یأْمَنُونَ إِذَا أَمِنَّا» (بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۹)
خداوند اشكهای چشم تو را موجب رحمتت قرار دهد. چراكه تو از كسانی هستی كه اهل جزع بر مصیبت ما و فرح بر شادی ما و حزن بر اندوه ما و هراس از خوف ما و امن بر ایمنی ما محسوب میشوی.
به تعبیری دیگر، یعنی عاملی كه موجب حزن و جزع و خوف و مصیبت ما شود، تو را به گریه میآورد و تنها ایمنی ما به تو امنیت میدهد و به این ترتیب امام صادق علیهالسلام به مِسْمَعُ میفهمانند كه بكاء و عَبْرَة، كه در زبان فارسی بدون توجه به تفاوت معانی آنها، هر دو به گریه تفسیر میشوند، هنگامی دارای ارزش است كه از دلسوزی گریه كننده بر مصیبت حسین علیهالسلام خبر داده و او را از عامل ایجاد مصیبت باز دارد.
در حدیث دیگر چنین آمده كه مفضل در مجلسی مشاهده نمود كه امام صادق علیهالسلام و همه اهل خانوادهاش بر مصیبت حسین علیهالسلام میگریند، از این رو از آن حضرت پرسید:
«یا مَوْلَای مَا فِی الدُّمُوعِ یا مَوْلَای فَقَالَ مَا لَا یحْصَى إِذَا كَانَ مِنْ مُحِقّ» (بحارالأنوار، ج۵۳، ص ۲۳)
مولای من! اجر پاداش این گریهها چقدر است؟ كه امام صادق علیهالسلام در پاسخ او فرمودند: این اجر قابل احصاء نمیباشد. اما این اجر غیر قابل شمارش به كسی تعلق میگیرد كه گریهاش از روی حقیقت بوده و اعتقادش بر حق باشد. یعنی دلسوزی و اندوه او از مصیبت حسین علیهالسلام، حقیقتاً عامل بازدارندگی او از ایجاد مصیبت برای آن بزرگوار شده و او را از اعتقاد و عملی كه یزید و لشكر او بدان مبتلا بودند، پرهیز داده و دور نماید.
در روایت دیگری از امام باقر علیهالسلام آمده است كه فرمودهاند:
«لَیسَ مِنْ عَبْدٍ یذْكَرُ عِنْدَهُ أَهْلُ الْبَیتِ فَیرِقُّ لِذِكْرِنَا إِلَّا مَسَحَتِ الْمَلَائِكَةُ ظَهْرَهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ كُلُّهَا إِلَّا أَنْ یجِیءَ بِذَنْبٍ یخْرِجُهُ مِنَ الْإِیمَان» (الكافی، ج۸، ص ۱۰۱)
هیچ بندهاى نیست كه مصیبت ما خاندان (به اعتبار عامل و سبباش) نزد او ذكر شود و او بر این مصیبت (و علت ایجاد آن) دل بسوزاند، جز آنكه فرشتگان بر پشت او دست نوازش كشیده و همه گناهانش آمرزیده شود، مگر گناهى او را از دایره ایمان خارج كند. (یعنی آه و نالهی فرد، صرفاً بدون معرفت به عامل ایجاد مصیبت باشد و بر خلاف آنچه كه با گریه نشان میدهد در درونش، سبب و انگیزهای كه او را از عامل ایجاد مصیبت برای اهلبیت علیهالسلام رهایی بخشد، وجود نداشته باشد كه در این صورت، چنین فردی، اهل حق و ایمان محسوب نشده و از این وعده، محروم خواهد ماند.
* از عامل ایجاد مصیبت ما بپرهیز
در روایت دیگری امام رضا علیهالسلام پس از اینكه دعبل را به خواندن مرثیه جدش حسین علیهالسلام ترغیب مینمایند و به او تأكید میكنند كه در خلال مرثیهخوانیاش، خصایص بنیامیه یعنی دشمنان آن حضرت علیهالسلام را بیان كند، در فرازی از گفتار خود به دعبل، چنین میفرمایند:
«اِرْثِ الْحُسَینَ فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ» (بحارالأنوار ج۴۵، ص۲۵۷)
ای دعبل! بر حسین علیهالسلام مرثیه بخوان. زیرا كه تو تا زنده هستی یاور ما و مدح كننده ما خواهی بود. اما (به صرف گریستن و گریاندن اكتفا نكن، بلكه دلسوزی بر حسین علیهالسلام و گریه بر او را سبب نجات او از مصیبتی كه موجب دلسوزی و گریه میشود، قرار بده یعنی) از یاری نمودن به میزانی كه میتوانی كوتاهی نكن و از عامل ایجاد مصیبت ما به مقداری كه در توان توست، بپرهیز.
با توجه به احادیث فوق كه تنها قطرهای از دریای آن ذكر گردید، میتوان به اهمیت تأكید رهبر انقلاب اسلامی بر معرفتبخش بودن مراسم عزاداری و بیان علت و ضرورت گریه بر مصیبت حسین علیهالسلام تا اندازهای واقف شده و به بخشی از توصیههای ایشان كه از ضروریترین مسائل مطرح نزد نسل جوان است پی برد.
رهبر انقلاب اسلامی دربارهی مجالس عزاداری ماه محرم سه ویژگی را برشمردهاند:
۱. عاطفه را نسبت به حسین بن علی و خاندان عصمت و طهارت صلواتاللهعلیهم بیشتر كند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحكمتر سازد.) چون رابطهی عاطفی، یك رابطهی بسیار ذیقیمت است.
۲. نسبت به حادثهی عاشورا باید دید روشن و واضحی به مستمع بدهد.
۳. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان -ولو به نحو كمی- كند.
ایشان دربارهی تبیین ویژگی دوم میگویند:
دومین ویژگیای كه باید در این مجالس به وجود آید، این است كه مردم نسبت به اصل حادثه عاشورا، معرفت روشنتر و واضحتری پیدا كنند … موضوع سخنرانی، باید حضّار آن مجلس را به این فكر فرو ببرد كه: «ما به این مجلس آمدیم و گریهای هم كردیم؛ اما برای چه؟ قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین(ع) گریه كرد؟ اصلاً چرا امام حسین(ع) به كربلا آمد و عاشورا را به وجود آورد؟» بنابراین، باید به موضوعاتی پرداخت كه نسبت به اصلِ حادثه عاشورا، معرفتی در افراد به وجود آورد.
همچنین در تبیین سومین ویژگی در همان سخنرانی میفرمایند: سومین ویژگی لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینی در مردم است. در چنین مجالسی باید از دین نكاتی عنوان شود كه موجب ایمان و معرفتِ بیشتر در مستمع و مخاطب گردد.
و در بخشی دیگر از سخنان رهبر انقلاب اسلامی دربارهی مراسم عزاداری آمده است: «در مراسم عزاداری، به روح آن واقعه باید توجه نمود نه اینكه فقط صورتسازی و تصویرسازی شود.»
سفارش زیادی شده است که بر مهری که سجده میکنید و تسبیحی که برای ذکر گفتن استفاده می کنید ، از تربت مقدس کربلا باشد، چرا که ثواب آن نماز و ذکر چندین برابر میشود.
حال چگونه این تربت را نگهداری کنیم:
در سفر به کربلا و خرید تربت مقدس کربلا، ابتدا آن را به ضریح 6 گوشه امام حسین علیه السلام متبرک کرده و هنگام خارج شدن از کربلا، برای اینکه این تربت همچنان مقدس بماند و اثر خود را از دست ندهد، نقل است که «بسم الله الرحمن الرحیم» را در کاغذی نوشته و در کنار تربت قرار دهیم.چون نقل است که فرشتگانی دور تا دور کربلای معلی نگهبانی میدهند و اجازه ورود اجنه را به این مکان مقدس نمی دهند،ولی وقتی که این تربت را از کربلا خارج می کنی ، خود را به این تربت می زنند و اثر و نورانیت تربت را از بین می برند.
امام جعفر صادق (علیه السلام) داراي اصحاب و شاگردان بسياري بوده و علما و راويان زيادي از آن حضرت بهره برده اند تا آنجا كه حديث شناسان و رجال دانان، شاگردان و اصحاب آن بزرگوار را چهار هزار نفر ذكر كرده اند، به برخي از ياران و شاگردان بزرگ امام صادق (علیه السلام) اشاره مي شود:
الف- شاگردان فقهي امام:
1. ابان بن تغلب ابو سعيد البكري الجريري،وي حضور امام سجاد و امام محمد باقر و امام جعفر صادق ـ عليهم السّلام ـ را درك كرده و از آنها نقل روايت نموده و نزد ايشان مورد وثوق و صاحب منزلت خاصي بوده است. امام باقر (علیه السلام) به ابان فرمود: در مسجد مدينه بنشين و براي مردم فتوي و احكام الهي را بيان كن زيرا من دوست دارم در ميان پيروان من كساني مانند تو ديده شود.
2. زرارة بن اعين شيباني، كه جميع فضائل در او جمع بوده، وي قاري و فقيه و متكلم و شاعر و اديب و در آنچه نقل مي كرد راستگو بود و روايات زيادي را از امام سجاد و امام باقر و امام صادق ـ عليهم السّلام ـ نقل كرده است.
3. ثابت بن دينار ابوصفيه الأزدي ابو حمزه ثمالي، او محضر امام زين العابدين و امام باقر و امام صادق ـ عليهم السّلام ـ را درك كرد و از اين بزرگواران روايت نقل كرده و در نقل حديث مورد اعتماد و ثقه است و امام صادق (علیه السلام) در مورد او فرمود: ابوحمزه ثمالي در زمان خود، سلمان است.
4. بريد بن معاويه عجلي كوفي، از اصحاب مورد و ثوق امام باقر و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ كه نزد ايشان داراي مقام خاصي بود و در زمان امام صادق (علیه السلام) از دنيا رفت.
ب- شاگردان متكلم امام:
1. محمد بن علي بن نعمان كوفي معروف به مومن طاق، دشمنان به او لقب شيطان الطاق دادند، و از امام زين العابدين و امام باقر و امام صادق ـ عليهم السّلام ـ روايات زيادي نقل كرده است. و داراي كتاب هاي متعدد از جمله؛ الامامة، كلامه علي الخوارج و كتاب مجالسة مع ابي حنفيه و المرجعه و… است.
2. هشام ابن حكم كندي، كه از امام صادق و امام موسي كاظم ـ عليهم السّلام ـ نقل حديث كرد و مورد وثوق و داراي كتاب هاي متعدد از جمله؛ امامة، كتاب رد بر زنادقه و… است.
3. عبدالله بن ابي يعفور عبدي كوفي، مورد وثوق و در ميان اصحاب، صاحب عظمت و نزد امام صادق ـ عليه السّلام- اگرامي بود و در زمان حضرت از دنيا رفت.
ج- شاگردان علم حديث و محدثين معتبر:
1. جابر بن يزيد جعفي كوفي، وي محضر امام باقر و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ را درك كرد و در زمان امام صادق (علیه السلام) از دنيا رفت و داراي كتاب هاي متعدد از جمله؛ كتاب نوادر، جمل، مقتل اميرالمومنين (علیه السلام) ، و مقتل امام حسين (علیه السلام) است.
2. فضيل بن يسار بصري، ثقه و از امام باقر و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ روايت نقل كرده و در زمان امام صادق (علیه السلام) از دنيا رفت.
3. اسحاق بن عمار صيرفي كوفي، از اصحاب امام صادق و امام موسي كاظم ـ عليهما السّلام ـ است، علماي رجال در حق او گفته اند: كه او شيخ اصحاب ما و ثقه است.
4. فيض ابن المختار كوفي، ثقه و از روات امام باقر و امام صادق و امام موسي كاظم ـ عليهم السّلام ـ است و صاحب كتاب مي باشد.