گفته اند ارباب تحقيق و خرد/ ذات بحت و بود محض است آن احد
مزد و مطلق از خصوص و از عموم / وز عروض و لا عروض و هر رسوم
مطلقست اعنى ز قيد خاص و عام/ نه بود وصف و نشان او را نه نام
جمله ز او آثار كثرت منتفى است /در حجاب لا تعين مختفى است
عاريست از وصف كثرت وحدتش/ دور از شرط تعين نسبتش
هست يكتايى چنان يكتا كه او /در عدد داخل شود بي گفتگو
از عددها وحدتش خارج بود/ نى چو واحد در عدد داخل شود
حق زوجه واحديت بى مقال/ جامع كل صفاتست و كمال
در مقام واحديت از جهات/ مي پذيرد علم و تعيين و صفات
واحديت وصف ذات حضرتست/ فرض در وى اعتبار كثرتست
يافت اندر واحديت اعتبار/ اسم و رسم و نعت و وصف از هر قرار
هست واحد از احد اول نزول/ مر حقيقت از محمد «ص» در وصول
اى محمد در جواب مشركان/ كه تو را گويند حق را ده نشان
اين بتان ما بود پيدا كه چيست/ تو بما بنما كه معبود تو كيست
گو تو ايشان را هو اللَّه احد/ او نگنجد در اشارت در عدد
پاك و بيرون است از عين و عيان/ نه اشارت مي پذيرد نه ميان
منفرد اندر صفات و ذات خويش /مطلق از ادراك مخلوقات خويش
شان او يكتايى است اندر وجود /نيستش ثانى بذات و وصف و بود
اندران حضرت خرد را راه نيست /ممكنى از هستيش آگاه نيست
نك ز اللَّه الصمد بشنو بيان /اوست معبود و پناه بندگان
هر وجودى راست بر وى احتياج/ او نباشد از وجودى لا علاج
بي نياز است از وجود غير خود /كرد خلق او بر ظهور خير خود
نيست فوقش آمرى او ناهيى /خلق را نز مشيتش آگاهيى
باشد از وصفش يكى لا جوف له/ خورد و خواب آنجا ندارد هيچ ره
يا كه من غير شبيه آمد صمد /نيست مانندى مر او را در سند
نى از او زايد ولد يا هيچ چيز / نى ز چيزى گشته او زائيده نيز
نيست همتايى مر او را هيچ كس/ هم نه عقلى را بدركش دسترس
نه شبيه او راست در ذات و صفات/ هم نه تغيير و تبدل از جهات
اعتقاد اينست پيدا و خفى /بارالها تو گواهى بر صفى
تفسیر صفی
دانلود همخوانی«لبیک یا ربّ الأمم»