یا اباعبدالله
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
یا ابا عبدالله در محرمت
“حر” کن مرا
که جان “من” از شرم پر شده…
“من” را که راه نیست به جمع “حبیب"ها ..
پیــــــنوشـــتـــــ
اللهم الرزقنی شفاعة الحسین(ع)
مدت هاست ذکر قنوتم شده …
دانلود كتاب گوهر قم
.كتاب حاضر ترجمه ی اثر سودمند و مفید مرحوم محمد هادى امینى
تحت عنوان “فاطمه بنت الامام موسى الكاظم علیه السلام"، جناب حجة الاسلام و المسلمین آقاى سید مرتضى سیفى از عالمان و فرهیختگان بناب آن را ترجمه و با عنوان” گوهر قم “تقدیم شما می گردد.
با نسيم گل معطر شد فضا
از وجود فاطمه اخت الرضا
دخت معصومي و خود معصومه اي
در جوار تو عجب دارد صفا
ما به درگاه تو رو آورده ايم
تو شفيعي بهر ما اشفعي لنا
مهر تو بر سينه ام گشته اجين
کي دلم گردد ز مهر تو جدا
چشم اميد من و احسان تو
از کرم بنما روا حاجات ما
کسی از عارفی پرسید می خواهم امام زمان (عج) رو ببینم. عارف گفت: واقعا؟ گفت بله واقعا گفت سه روز لب به آب نزن سه روز چنان تشنه و محتاج آب شد که مدام خواب آب میدید آمد نزد آن عارف گفت هنوز امام زمان (عج)را ندیدم گفت چه میبینی در خواب گفت مدام در خواب و بیداری آب می بینم گفت بخاطر اوج نیازت به آب است اگه نیاز به امام زمانت هم مثل نیازت به آب باشد حتما در خواب و بیداری می بینیش این یه فرمول کلی است که به همه . باید دل واقعا بخواهد بعد شرایط را فراهم میکنه و ارتباط واقعی ایجاد میشود پس ما همه فقط می گیم آقا دوستت داریم بیا بیا تا حالا واقعا از ته دل خواستیم آقا رو؟؟
فکر نکنم وگرنه حتما این رابطه ایجاد شده بود و 313 یار آماده بود بیایید تصمیم بگیریم اوج نیازمان به یوسف زهرا (س) مثل اوج نیاز به آب باشه.
شيخ جليل محمدبن يعقوب كلينى از نوفلى نقل كرده كه على بن الحسين (عليه السلام ) فرمود. حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم ) در بيابان به شتربانى گذشتند. مقدارى شير از او تقاضا كردند. در پاسخ گفت آنچه در سينه شتران است اختصاص به صبحانه اهل قبيله دارد و آنچه در ظرف دوشيده ام شامگاه از آن استفاده مى كنند. آنجناب دعا كردند خداوند مال و فرزندان اين مرد را زياد كن . از او گذشته در راه به ساربان ديگرى برخوردند. از او هم درخواست شير كردند. ساربان سينه شتران را دوشيده محتوى ظرفهاى خود را در ميان ظرفهاى پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) ريخت و يك گوسفند نيز اضافه بر شير تقديم نمود، عرض كرد فعلا همين مقدار پيش من بود چنانچه اجازه دهيد بيش از اين تهيه و تقديم كنم . پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) دست خويش را بلند كرده گفتند خداوندا به اندازه كفايت به اين ساربان عنايت كن . همراهان عرض كردند يا رسول الله آنكه درخواست شما را رد كرد برايش دعائى كردى كه ما همه آن دعا را دوست داريم ولى براى كسى كه حاجت شما را برآورد از خداوند چيزى خواستيد كه ما دوست نداريم .
فرمود ماقل و كفى خير مما كثر و اللهى مقدار كمى كه كافى باشد در زندگى بهتر از ثروت زيادى است كه انسان را به خود مشغول كند. اين دعا را نيز كردند اللهم ارزق محمدا و آل محمد الكفاف خدايا به محمد و آل او به مقدار كفايت لطف فرما.(1)
1- انوار نعمانيه ، ص 342.